اميدواريم باراک اوباما با معامله پاياپای برای آزادی گروگان های ايرانی موافقت نکرده باشد، هرچند شواهدبسیاری دال بر این موضوع است.
ايالات متحده، پنج عضو سپاه پاسداران ايران را که در دی ماه سال 1385 در اربيل عراق دستگير شده بودند، چند روز پيش در 18 تير آزاد کرد. اين پنج نفر مظنون به انجام هماهنگی های مالی و تجهيزاتی برای ستيزه جويان عراقی به عنوان بخشی از جنگ پنهان تهران با آمريکا بودند؛ جنگی که مرگ صدها آمريکائی را به دنبال داشته است.
وزارت خارجه آمريکا اعلام کرد آزادی اين افراد به درخواست دولت عراق انجام شده است، اما گزارش ها حکايت از آن دارند که اين اقدام بخشی از معامله پاياپای آمريکا با ايران برای آزادی رکسانا صابری بوده است. خانم صابری در بهمن ماه سال گذشته در تهران دستگير شد و سپس در 21 ارديبهشت سال جاری آزاد شد.
ما از در جريان بودن چنين معامله ای نگران بوديم. در تاريخ 2 ارديبهشت با يادداشت هائی روبرو شديم که از «تحرکات دولت ايران برای معامله خانم صابری با پنج عضو سپاه پاسداران که هنگام آموزش ستيزه جويان عراقی، توسط نيروهای آمريکا بازداشت شده بودند»، خبر می داد.
در همان روز با خبر دستور آيت الله محمود هاشمی شاهرودی رئيس قوه قضائيه ايران برای تجديد نظر «سريع و عادلانه» در پرونده خانم صابری، و نيز ديدار محمود احمدی نژاد با هانس رودولف مرز رئيس جمهور سوئيس و درخواست وی برای آزادی فوری «پنج زندانی اربيل» برخورديم. اين رويدادها، نشانه ديپلماتيک آشکاری از احتمال وجود يک سازش بودند.
هنوز خاطره معامله «سلاح در برابر گروگان ها» در يادها باقيمانده است. تکرار تجربه شکست خورده دولت ريگان در اواسط دهه 1980 ، اقدامی اشتباه خواهد بود. آمريکا در آن زمان به اميد اينکه ايران گروگان های آمريکائی دراختيار عوامل خود در لبنان را آزاد کند، امکان ارسال تسليحات به تهران را فراهم کرد.
رفتار دولت ريگان به گشايشی در روابط ايران و آمريکا نينجاميد و ريگان بعدها پذيرفت که آن کار اشتباه بوده است. ای جی ديون نويسنده روزنامه نيويورک تايمز در سال 1987 به نقل از جوزف بايدن جونيور نوشت آقای ريگان «دچار اين توهم شده بود» که «يک راه حل آسان» برای بحران گروگان ها وجود دارد و او تحت القائات اشتباه «افرادی در اطراف خود قرار داشت که کمترين شناختی از سياست خارجی آن زمان نداشتند.» مايکل لدن کارشناس مسائل ايران می گويد معامله برای آزادی پنج زندانی اربيل، توسط دفتر بايدن معاون رئيس جمهوری آمريکا، هماهنگ شده بود.
دلايل بسياری برای خودداری از معامله بر سر گروگان ها وجود دارد و مهمترين دليل اين است که اين اقدام، سبب تشويق گروگانگيری می شود. تهران قبلاً هم اين شيوه را آزمايش کرده بود. نيروهای امنيتی ايران در ارديبهشت 1385 چهار شهروند ايرانی- آمريکائی را دستگير کرده بود. اعتقاد بر اين است که اين بازداشت ها برای اعمال فشار بر آمريکا برای آزاد کردن پنج زندانی اربيل صورت گرفته بود. وقتی دولت بوش اعتنائی به اين درخواست نکرد، هر چهار نفر آزاد شدند. به نظر می رسد دولت اوباما مايل به وارد شدن در اين بازی است.
گزارش های اخير از معامله پاياپای برای آزادی خانم صابری، نشان می دهد چنين معاملاتی از يک الگوی خاص تبعيت می کند. آمريکا صدها تروريست ديگر مرتبط با ايران را در حبس نگه داشته داشت. اگر باز هم شاهد آزاد شدن آنها باشيم، دراين صورت بايد ديد آيا آمريکا در پشت پرده مشغول چانه زنی با جمهوری اسلامی است يا خير.
دولت اوباما نبايد با آزاد کردن عوامل ايرانی که برای کشتار آمريکائی ها در عراق سخت تلاش کرده اند، به تهران جايزه بدهد. چنين اقدامی، خيانت به اعتماد خانواده صدها زن و مرد آمريکائی محسوب می شود که قربانی تسليحات ايرانی شده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر